تفسیر بسم الله الرحمن الرحیم
واژه شناسی :
اسم : بعضی اهل لغت گفتهاند اصل آن را سم به معنای علامت است. مرحوم طبرسی و راغب آن را از همین ریشه و به معنی لغت گرفتهاند.
الرحمن:
رحمن : 56 بار در اثناء ایات ذکر شده است، رحمن صیغه مبالغه رحمت است که دلالت بر کثرت دارد (غیر خدا با آن توصیف نمیشود. بعضی رحمن را نام خاص خداوند گفتهاند و به همین جهت، در آیات مختلف به جای کلمه «الله» استعمال شده است، و مانند کلمه «الله»در همه جا به کار رفته است، نه فقط در موارد رحمت. «انی اخاف ان یمسک عذاب من الرحمن» از این رو، رحمن از اوصاف خداوند نیست، بلکه یکی از نامهای اوست
الرحیم:
رحیم : از صفات خداوند است که بر غیرخدا هم اطلاق میشود، رحیم چون بر خدا اطلاق میشود مراد از آن نعمتدهنده و احسانکننده است و چون بر غیرخدا گفته شود مقصود مهربانی و رقت قلب است و تاثر و انفعال در خداوند محال است. علی (ع). در نهج البلاغه میفرماید : « بصیر لایوصف بالحاسه رحیم لایوصف بالرقه» .یعنی : خدا بیناست، ولی نمیشود گفت چشم دارد، رحیم است، ولی با رقت و تأثر توصیف نمیشود.
شان نزول و ارتباطها :
آیه بسم الله الرحمن الرحیم ، سرآغاز سورههای قرآن قرار دارد و با توجه به محتوای هر سوره نازل شدهاست.
نکته ها و روایتها :
1ـ در میان اقوام و ملل مختلف، رسم است که کارهای مهم و با ارزش خود را به نام بزرگی از بزرگان خویش که مورد احترام و علاقه آنهاست، شروع میکنند. «بسم الله»، نه تنها در ابتدای قرآن، بلکه در آغاز تمام کتابهای آسمانی بوده است. در سرلوحه کار و عمل همه انبیاء « بسمالله» قرار داشت. وقتی کشتی حضرت نوح(علیهالسلام) در میان امواج طوفان به راه افتاد، نوح (علیهالسلام) به یاران خود گفت: سوار شوید که : « بسم الله مجریها و مرسیها.» حرکت و توقف این کشتی با نام خداست.
2ـ حضرت سلیمان (علیهالسلام) نیز وقتی ملکه سباء را به ایمان به خدا فرا خواند، دعوتنامه خود را با جمله «بسمالله الرحمنالرحیم» آغاز کرد.
3ـ حضرت علی(علیهالسلام) فرمود : «بسم الله» مایه برکت و ترک آن موجب نافرجامی است.
4ـ بر زبان آوردن «بسم الله» در شروع هر کاری سفارش شده است، در غذاخوردن، نکاح، سوار شدن بر مرکب، و آغاز بسیاری از کارهای دیگر.
5 ـ همانگونه که محصولات و کالاهای ساخت یک کارخانه، آرم و علامت کارخانه تولیدکننده را دارد تا مصرفکننده، کالاهای تولیدشده خود را بشناسد این نشانهها و علامتها به خاطر آن است که راه گم نشود و آن علامت فراموش نگردد. نام و یاد خدا نیز نشان مسلمانی است.
6 ـ در تفسیر قرطبی از امام صادق(علیهالسلام) نقل شده که بسم الله تاج سورهها است. تنها در سوره برائت (سوره توبه) «بسم الله» نیامده است و این به گفته حضرت علی (علیهالسلام) به خاطر آن است که «بسم الله» کلمه امان دادن و رحمت است، و برائت و اعلام تنفر و دشمنی با کفار و مشرکان، با رحم سازگار نیست.
7 ـ چرا صفات دیگر خدا در «بسم الله الرحمن الرحیم» نیامده است و تنها روی صفت رحمانیت و رحیمیت او تکیه میشود؟ پاسخ آن که شایسته است در آغاز هر کاری از صفتی استمداد کنیم که آثارش بر سراسر جهان پرتوافکن است و همه موجودات را فرا گرفته، چنانکه قرآن در سوره اعراف به این حقیقت اشاره میکند: « و رحمتی وسعت کل شیء. رحمت من همه چیز را فرا گرفته است».
8 ـ نامگذاری برای افراد و یا اشیاء گاهی از نوع علامت و گاهی از نوع وصف است. پروردگار متعال نامی که صرفاً جنبه علامت داشته باشد، ندارد و تمام نامهای او، نمایانگر حقیقتی از حقایق ذات مقدس او است. در قرآن کریم در حدود صد اسم خداوند آمده که در واقع صد صفت هستند.
ولی هیچکدام جامعیتی را که «الله» دارد، ندارد؛ چون آنها هر کدام یکی از کمالات او را نشان میدهند ولی این نام، نمایانگر ذات و جمیع صفات کمالیه است.
9ـ به جای « الرحمن الرحیم» در فارسی نمیتوان واژهای یافت که عیناً ترجمه آن باشد و عبارت مهربان، ترجمه رسایی نیست، زیرا بخشنده ترجمه جواد است و مهربان ترجمه رئوف، و هر دو از صفات پروردگار است که در قرآن آمده است، ولی رحمان و رحیم هر دو از رحمت مشتقاند و در کلمه رحمت، یک معنای اضافه نهفته است و آن اینکه : وقتی موجود نیازمند با زبان سر و یا زبان تکوین، عرض نیاز میکند، قابل ترحم است و استحقاق دارد که چیزی به او برسد، در این گونه موارد رحمت است، پس وقتی میگوییم رحمان و رحیم، هر دو معنا در ذهن ما مجسم میشود : یکی نیاز عظیم و فراوان مخلوقات که گویی سراسر مخلوقات با زبان قابلیتهای خودشان همه دست نیاز به درگاه بینیاز او دراز کرده و التماس میکنند، و دیگر اینکه او رحمت بیحساب خویش را به سوی آنان فرستاده و نیازهای آنها را تأمین نموده است.
پیامها و درایتها :
1ـ بسم الله ، نشانگر رنگ و صبغه الهی و بیانگر جهتگیری توحیدی ماست.
2ـ بسمالله، رمز بقا و دوام است و هرچه رنگ خدایی نداشته باشد فانی است.
3ـ بسمالله، نشانه عشق به خدا و توکل به اوست.
4ـ بسمالله، نشانه خروج از تکبر و اظهار عجز به درگاه خداست.
5ـ بسمالله، گام اول بندگی و عبودیت است.
6 ـ بسمالله، عامل قداست کارها و بیمه کردن آنهاست.
7ـ بسمالله، گفتن، نشان آن است که خدایا انگیزه و هدفم تو هستی نه مردم، نه طاغوتها، نه جلوهها و نه هوسها.
8 ـ بسمالله، یعنی : تنها نام خدا، و استمداد من فقط از اوست.